سرآغاز
27 دی 1393 توسط حسن زاده
بسم الله…
چه روزهاکه یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن،تبر به دست بت شکن
خدایمان دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که دل شکسته ایم و خسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام روز های هفته را درانتظار جمعه ام
دوباره صبح،ظهر، نه غروب شد نیامدی