بیدار

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فراماسونری 1 (تاریخچـــــــــــــه)

28 آبان 1394 توسط حسن زاده


چندروز پیش با مطلبی روبرو شدم که خواسته یا ناخواسته اصلاعات غلطی رو راجع به جوامع مخفی فراماسونری در اختیار خواننده قرار میداد….لازم دیدم این مقاله رو درمعرفی این نظام سلطه بنویسم…این بحث بحثیه که چندسالیه بهش پرداخته شده اما متاسفانه بودند کسانی که با اطلاعات غلط سعی در گمراه کردن افرادداشتند….اگر بخواهیم در این باره مطالعه سطحی انجام بدیم با مطالبی روبرو میشیم که فراماسونری رو یک انجمن برادری یا دینی مثل مذاهب دیگه معرفی میکنه که نباید به این مطالب اعتماد کنیم(مثل «ویکی پدیا» که خیلی ها بهش اعتماددارن و توجه ندارن که فقط یک دانشنامه آزاده)…شاید نوشته زیر برای برخی غیرقابل باور باشه…اما بایه مطالعه دقیق میشه از درستی این مطالب اطمینان حاصل کرد…البته این موضوعم بگم که این مطلب به نوعی دشمن شناسیه و صرفا براین نوشته شده که با احتیاط بیشتری در مواجهه با برنامه های دشمن قدم برداریم…



باید گفته بشه که اساس تفکر این فرقه پرستش شیطان بعنوان فرمانروای جهانه! شیطان و شیطان پرستی از آغاز خلقت وجود داشته و از گذشته تاکنون افرادی بودند که به روش های مختلف اقدام به برقراری ارتباط و خدمت به اجنه و شیاطین کردند.اوج این رفتار مصر ،چین ،هند ،بابل و بین النهرین مشاهده شده…
این عقاید یعنی سهر و جادو گری و ارتباط با اجنه به بیشترین حد خود ازطریق «مصر» وارد بنی اسرائیل شده و درعقاید یهود(یهود صهیونیستی) ورود پیدا میکند. درواقع سرمنشا این عقاید به تمدن مصر باستان و زمان فراعنه باز میگردد و در فرهنگ یهودیان کنعان رخنه میکند. و شروع فساد اصلی قوم یهود در این عقاید خدا ستیزانه ریشه دارد.
هرچند ارتباط با اجنه و شیاطین به نحوی دیگر در منطقه کنعان(اورشلیم) سابقه داشته و آن به بند کشیده شدن اجنه به دست سلیمان نبی(ع) بوده است. حضرت سلیمان به امر و اذن پروردگار حاکم بر جن و انس بوده است و در مکان بیت المقدس (معبدیا هیکل سلیمان)فرمانروایی این دوقشر را به دست داشته است. در اصل نام فراماسونری نیز از این جهت شکل گرفته که اجنه و شیطانیان در آن زمان برای ساخت معبد سلیمان به بردگی گرفته شده بودند(معماران به بردگی گرفته شده) اما اکنون پویندگان راه آنان آزادند(معماران آزاد) که free mason نامیده میشوند…(درقسمت نماد ها به طورکامل خواهد آمد)
پس از ورود اسلام به این منطقه یهودیان به سمت اروپا روانه میشوند و در آنجا به وسیله هوش اقتصادی بالا ثروت و قدرت میگیرند. اما هدف اصلی خود که برپایی حکومتی در مکان معبد سلیمان و با حکومت بر پایه سهرو جادو و آموزه های شیطانی است فراموش نمیکنند ؛ در قرن 11 زمان پاپ اوراگان دوم این یهودیان قدرت گرفته مسیحیان را امر به حمله به بیت المقدس و باز پس گیری این منطقه میکنند که منجر به جنگهای صلیبی میشود.که طبق تاریخ بیش از 70000 مسلمان به شهادت میرسند و خود آنها در کتبشان روایت میکنند که تپه هایی عظیم از دست ها و پاها به طور جداگانه ساخته بودند و در بیت المقدس خون تا لجام اسب هایشان میرسید. از آن پس شوالیه های مسیحی به دودسته شوالیه های معبد و شوالیه های بیمارستانی تقسیم شدند. شوالیه های معبد پس از ورود به بیت المقدس گنجینه ای یافتند که همان آموزه های جادوگری و جن گیری بود. از زبان رهبر شوالیه های معبد(ژاک دومالی): «ما درآنجا چیزهایی یافتیم که قدرت محض است.» (این جریان بعد ها درفیلمهایی همچون کد داوینچی و گنجینه ملی به اشکال گوناگون بیان شد)
سرانجام مسیحیان باوجود مساعده و وجوهات بسیار از طرف پاپ ، رهبران یهود،و پادشاهان اروپایی از صلاح الدین ایوبی شکست خورده و بازمیگردند. پادشاه فرانسه دستور اعدام رهبران شوالیه های معبد را به جرم خوردن خاکستر مردگان،هم خوابی با اجنه و شیاطین،احضار جن و…. میدهد.شاید درآن زمان مضحک به نظر میرسید اما شوالیه های معبد با استفاده از آموزه های خود درمورد سهرو جادو و جن گیری این اعمال را مرتکب شده بودند.
بقیه سران شوالیه های معبد گریخته و به اسکاتلند میروند و درآنجا به ساماندهی انجمن مخفی و زیر زمینی فراماسونری میکنند(سال1717 میلادی).و به مرور زمان لژهای فراماسونری در سراسر جهان پراکنده میشوند.به طوریکه قبل از انقلاب فقط حدود50 لژ در ایران داشتند که یکی از مشهورترین آنها فراموشخانه ملکم خان بوده است.بسیاری از افراد با نفوذ دولتی قبل از انقلاب،سفرا و وزرا بخصوص در خاندان پهلوی ازاعضای لژهای فراماسونری بودند.
به طورکلی فراماسونری اتاق فکر و دستگاه برنامه ریزی نظام سلطه یا صهیونیسم جهانیست.

تـــــو بخـــش های بعـــد راجـــع بـــه بقیه مـــوارد مثـــل علائـــم ، تفکـــراتـــ ،برنامــــه ها ، فعالیتـــــ ها و…. مطلبــــــ میذارمــــــ…….

 نظر دهید »

سر...

28 آبان 1394 توسط حسن زاده

 

نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر

بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر

 

فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد

که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر

 

قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق»

که پر شده است جهان از حسین سرتاسر

 

نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن

به آسمان بنگر! ما رایت الا سر

 

سری که گفت من از اشتیاق لبریزم

به سرسرای خداوند می‌روم با سر

 

هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم

مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر

 

همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود

جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر

 

سری که با خودش آورد بهترین‌ها را

که یک به یک همه بودند سروران را سر

 

زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان

حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر

 

سپس به معرکه عبّاس «اجننی» گویان

درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر

 

بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت:

برو به معرکه با سر ولی میا با سر

 

خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید

گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر

 

در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد

همان سری است که برده برای لیلا سر

 

سری  که احمد و محمود بود سر تا پا

همان سری که خداوند بود پا تا سر

 

پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد

پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر

 

امام غرق به خون بود و زیر لب می‌گفت:

به پیشگاه تو آورده‌ام خدایا سر

 

میان خاک کلام خدا مقطعه شد

میان خاک الف لام میم طاها سر

 

حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب

چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر

 

تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود

به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر

 

نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او

ادامه داشت ادامه سه روز …اما سر -

 

جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است

جدا شده است و نیفتاده است از پا سر

 

صدای آیۀ کهف الرقیم می‌آید

بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر

 

بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام

که آفتاب درآورد از کلیسا سر

 

چه قدر زخم که با یک نسیم وا می‌شد

نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر

 

عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت

به چوب، چوب‌ محمل؛ نه با زبان، با سر

 

دلم هوای حرم کرده است می‌دانی

دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر

 

(حمیدرضا برقعی)

 

 نظر دهید »

فداک روحی یا رسول الله

28 دی 1393 توسط حسن زاده

 

آقا جان!سلام!

احوالتان چطور است؟میدانم این روز ها بازهم عزادارید…عزادار جاهلیت این بشر…

میبینید آقا؟؟….

شرمم می آید… یک روز به امامانم توهین میکنند و یک روز هم به پیامبر خدا…

و من دست بسته ام…هیچ کاری ساخته نیست ازمن…

آقا جان…گفتن ندارد…خودتان حاظرید و ناظر…

ولی…

یک تمنای کودکانه از من…

بیایید دیگ…

بیایید و نشان دهید که خلقت جهان برای رسول الله است…

 

بیایید آقاجان!…

 

 


 1 نظر

سرآغاز

27 دی 1393 توسط حسن زاده

بسم الله…

چه روزهاکه یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی


خلیل آتشین سخن،تبر به دست بت شکن

خدایمان دوباره سنگ و چوب شد نیامدی


برای ما که دل شکسته ایم و خسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی


تمام روز های هفته را درانتظار جمعه ام

دوباره صبح،ظهر، نه غروب شد نیامدی

 1 نظر
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

بیدار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • ©1404 by $moNtaZer$
  • تماس